رباعیات ایرج زبردست، شاعر خوش درخشیده و در عین حال ماندگار معاصر را نمی توان و نباید جدی نگرفت. لازم نیست که دلت را بکاود تا در آن برای خود جا باز کند. «پروانه را چه حاجت پروانه دخول» (سعدی). نام یکی از دفترهای رباعی درباره این شاعر بحث انگیز از آب درآمد: خیامی دیگر. این نام را گردآورنده از سر ذوق و هیجانی که هر کس تحت تأثیر شعر نافذ ایرج زبردست پیدا می کند، بر آن نهاده بود. شاعر هم در عالم قلندری و درویشی و وارستگی که دارد در پی آن نیست که چقدر به خیام نزدیک است یا نه. گلبانگ ترانه های خیامی صیحه ی آسمانی است که به موسیقی کیهانی تبدیل شده است. زبردست شاعری است به کلی نوگرا و نوسرا و نواندیش. به هر حال تشبیهی بوده است و تشویقی و نباید بر سر آن زیاد درنگ کرد. رباعی زبردست همان ویژگی رباعی ماندگار و خوب را که تشکیل شکلی «برهان گونه» از سه گزاره است را دارد. (گزاره چهارم با تأکید یا تکرار یکی از مصرع های سه گانه دیگر است).