«توفان در مرداب» قصه ی شورانگیز تقابل سنت و آزادیست. تقابل اندیشه ی ریشه یافته در تعصبات با اندیشه های آزاد و رهایی بخش. این رمان قصه ی جعل ها و قلب هاست. جعل واقعیت های انسانی با دستاویز قرار دادن جعل کتابی عربی که در اصل شرح زندگانی پیامبر است ولی راهبی سودجوبه نام «دن جوزپه ولا» آن را به جای «تاریخ سیسیل» در زمان تسلط اعراب جا زده است و با ادعای آگاهی و احاطه بر زبان عربی در صدد ترجمه ی آن برآمده. این راهب هر جایی که از تعبیر خواب و انواع کارهای پیش پا افتاده ارتزاق می کند به یک باره و به دلیل خودخواهی ذاتی همه ی جوامع سنتی برای ریشه دار و مهم جلوه دادن اندیشه ها، قواعد و سنت هایشان، دست به کار جعل و ایجاد تاریخی خودساخته می شود و اساس کار خود را بر خلاقیت ذاتی اش در قصه پردازی استوار می کند. واقعه ی رمان درست در زمان عصر روشنگری و انقلاب فرانسه و یا به قول مردمان سیسیل «ژاکوبن ها» اتفاق می افتد و «دن جوزپه ولا»؛ به مرور آشنایی هایی با اشراف و بزرگان سیسیل بهم می زند. از قبل همین آشنایی هاست که ما با اوضاع نابسامان اخلاقی و اجتماعی آن دوران آشنا می شویم.