ساختار این اثر از چهل تکه داستان و شعر تشکیل شده است که هر تکه داستان در یک شب روایت می شود و با قطعه شعری که به داستان ارجاع می دهد، ارتباط بینامتنی دارد که باعث گستردگی خوانش اثر می شود. هر قطعه شعر با یک قطعه داستان در ارتباط است. داستان روایت دو شهر به نام های خورشید و ماه است. این دو گانگی در تمام اجزای کتاب دیده می شود، از جمله: طرح روی جلد (زن/مرد)، ژانر اثر (شعر/داستان)، نام شهرها (خورشید/ماه)، دو گونه زن (زن مدرن/زن کلاسیک) و دو نوع روایت (خرد/کلان). روایت خرد، در داستان در چهل شب بیان می شود که یادآور داستان های هزار و یک شب است، با این تفاوت که این بار به جای شهرزاد، لیلای قصه گو به روایت داستان می پردازد و هر تکه داستانی که لیلا روایت می کند، با شعرها که نمایانگر چهل شب هستند، مرتبط هستند. لیلا همانند شهرزاد برای اینکه از مرگ نجات پیدا کند، یک داستان را در چهل تکه روایت می کند و سعی دارد مخاطب را به اندازه چهل شب همراه خود نگه دارد و درواقع او سعی دارد برای چهل شب زنده بماند، که به گونه ای چله نشینی راوی با مخاطب محسوب می شود. زبان داستان، زبانی کهن و روایت آن، روایتی اسطوره ای است از دو شهر خورشید و ماه. این اثر از دو طرف شروع می شود، شعرها از سمت چپ کتاب شروع می شوند و قطعات داستانی از سمت راست کتاب که به صورت موازی از دو جهت متفاوت، این دو ژانر یکدیگر را تکمیل می کنند. از آنجایی که شهر خورشید (داستان) از سمت راست شروع می شود و شهر ماه (شعر) از سمت چپ، کتاب در یک چرخش فلکی روایت کلان را شکل می دهد و خوانشی که از سطح صرفن شعرها یا داستان ها فراتر می رود، با توجه به ساختار اثر شکل می گیرد.