روبن گالیچیان، مورخ ارمنی الاصل مقیم بریتانیا متخصص در بررسی نقشه های تاریخی ارمنستان و آذربایجان ایران است. وی طی سال های گذشته، ده ها کتاب و مقاله درباره تاریخ و نقشه های تاریخی قفقاز به چاپ رسانده است. وی از مشاهیر ارمنستان به شمار می رود. قای گالیچیان در این کتاب بیش از همه سعی دارد به اهمیت فرایند سازمان یافته ای که حکومت آذربایجان به منظور جعل هویت تاریخی انجام می دهد بپردازد. وی بر این باور است که جغرافی دانان و مورخان آذربایجان طی یک قرن گذشته سعی داشته اند تاریخ این منطقه را از نو خلق کرده و مرزها و حتی قومیت های ساکن قفقاز را دستکاری کنند. وی به بررسی پیشینه تاریخی اقوام ایرانی آذری و سایر ایرانیان و ارمنی در منطقه جنوبی قفقاز پرداخته و این ناحیه را میراث مشتکر میان این اقوام می داند. همچنین به تحولات زمان اتحاد جماهیر شوروی اشاره می کند که، مسکو قصد داشت هویت تاریخی اقوام غیر روس قفقاز را تغییر داده و در فرهنگ غالب روسی-سوسیالیستی حل کند. با این وجود، دولت آذربایجان پس از استقلال، بسیار بدتر از شوروی عمل کرده و سعی دارد به نوعی این منطقه را کاملا ترک نشین جلوه دهد. وی ایجاد پان ترکسیم در منطقه را همزمان با تشکیل جمهوری خودمختار آذربایجان در شوری در سال 1918 دانسته و از تلاش های روس ها و پان ترکیست ها برای تحقق نوعی یکدستی ملی و افسانه سرائی درباره تقابل تاریخی با دیگر اقوام به ویژه ارامنه سخن می گوید. کنون جای بسی تأسف است که ده هزار چلیپا سنگ با نوشتارهای ارمنی، با سوابقی بیش از ده قرن، به صورت برنامه ریزی شده، بین سال های 1999 تا 2005م در منطقه خودمختار نخجوان، پیش چشمان بشر متمدن قرن بیست و یکم، منهدم و با خاک یکسان شده و بقایای آن ها به رودخانۀ ارس ریخته شدند. اگر متفکران و تاریخ سازان آذری مدعی اند که اجدادشان آلبانیایی (ارانی) و مسیحی بوده اند، پس چرا به جای نگه داری و بازسازی آثار پدران خود، آن ها را منهدم می کنند و از بین می برند؟ جمهوری فعلی آذربایجان، در شمال رود ارس، هم زمان با استقلال کشورهای جنوب قفقاز، در سال 1918م تشکیل شد. ابتدا قرار بود که این کشور جمهوری جنوب شرقی قفقاز نامیده شود، ولیکن حکام حزب حاکم، یعنی مساواتی ها، که قصد دیگری داشتند، با آذری جلوه دادن اقوام قفقاز، نام منطقه را آذربایجان گذاشتند.»