هوارد سلزام در کتاب "اخلاق و پیشرفت" (ارزش های نوین در جهان انقلابی) این فرض را مطرح می کند که معیارها و شیوه های رفتاری متداول در اکثر نقاط جهان با نظریه های جهان شمول مبنی بر این که زندگی خوب و سعادت آمیز چیست، بستگی چندانی ندارند. به اعتقاد او این معیارها نمی توانند توضیح دهند که زندگی انسان چگونه می تواند و باید باشد و قادر نیستند راهی به سوی مفاهیم کلی ماهیتی پیشرفت انسان و اصلاح و ترقی زندگی او نشان دهند . معتقد است برای دریافت مفهوم و نگره اخلاقی نیازمند داشتن آگاهی از خاستگاه آرمان های اخلاقی و رابطه آنها با دشواری های عینی و مشخصی هستیم که توده های گسترده جامعه با آن ها روبرو هستند.