رضا براهنی خطاب به پروانه ها را، که گزینه ای است از شعرهای 69 تا اوایل 73ی او، مهم ترین مجموعه ی شعر خود می داند. حرکت از شعر تک وزنی به سوی اوزان مرکب و ترکیبی و شعر چندصدایی، رهایی تدریجی از استبداد نحوی زبان و حرکت به سوی آفریدن همه ی ارکان زبان در یک شعر- با نتی که نه عروض کلاسیک و نیمایی، بلکه ذهن خواننده باید برای شعر پیدا کند، آزاد کردن شعر از قید تصویر، مفهوم، احساس و وزن خارج از ساختار شعر و ارجاع ناپذیر کردن شعر به اجزای بیرون از شعر، به صورتی که شعر موضوع اصلی خود، یعنی زبان و زبانیت خود را، به رخ بکشد، از ویژگی های اساسی تعداد زیادی از شعرهای این کتاب است. در مقاله ی نظری ضمیمه کتاب، چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم، براهنی ضمن برشمردن تضادهای حاکم بر نظریه پردازی نیما و شاملو و شعرهای اینان، در برابر نظریه و شعرهای آنان و آرای شاعران دیگر و شعرهاشان، نظریه ی جدیدی را مطرح می کند که به زعم او، شعر فارسی با تکیه بر آن، می تواند خود را از بن بست شعر کهن و شعر نیمایی و شعر سپید نجات دهد. شاید این نظریه بحث انگیزترین حرف براهنی در شعر فارسی باشد.