نوشته های این مجموعه تصویر متفاوتی از ارامنه ی ایران ارائه می کنند. تصویری که ارمنیان از خود به جامعه عرضه می کنند معمولا بر ملاحظات و کلیشه های بسیاری استوار است که در این نوشته ها به قدر کافی درباره شان صحبت شده است. مخاطب عام ایرانی هم دوست دارد همین تصویر کلیشه ای را ببیند و بشنود. گویی بنابر یک توافق خاموش اساس بر این گذاشته شده، که هرکس سرش گرم کار خودش باشد و تنها من باب ادب و نزاکت گاهی با طرف مقابل هم سلام و علیکی بکند و سخنان پر از تعارف رد و بدل کند. کوشش من این بوده که فارغ از تعارف های متداول با تصویری صریح تر این جامعه ی اقلیت را معرفی و به قدر توان قانون مندی های مناسبات آن با جامعه ی بزرگ را آشکار و به خواننده ی فارسی زبان عرضه کنم. مفهوم «دیاسپورا» که در جای جای نوشته های این کتاب به کار رفته به خوبی شرایط زندگی ارمنیان در ایران را توضیح می دهد. دیاسپورا در عام ترین مفهوم خود یعنی زیستن در یک جا و جای دیگری را وطن خود دانستن. خود را جزئی از ملت بزرگی دانستن که در سراسر جهان پراکنده است و پاره های آن رو به سوی وطن دارند، حتی اگر قرار نباشد روزی به آن جا بروند. اهمیت مفهوم «دیاسپورا» این روزها در علوم اجتماعی رو به افزایش است، و وضعیت ارمنیان ایران نمونه ای است از زیستن در شرایط دیاسپورایی.