ویلیام مین در مقدمه ی این کتاب می گوید: «نمی دانم چرا غول ها باید بدنام باشند.» و با کمی دقت می توان دید که بیش تر داستان ها بر این فرض غیر منصفانه بنا شده اند که همه غول ها بسیار زشت و شرور هستند و جز کشتن قهرمانان و شاهزاده های شجاع و غارت اموالشان نقش دیگری ندارند. غول های این کتاب اما، درست به اندازه ی آدم هایی که در زندگی واقعی می بینید، با هم تفاوت دارند. بعضی از آن ها، مثل غول خون خواری که به دست جک غول کش کشته می شود، واقعا وحشتناک و مخوف اند. اما غول هایی هم هستند که وقتی می بینیم فقط به خاطر جثه ی بسیار بزرگی که دارند، هم کند و کودن اند و هم تنها، دلمان به حالشان می سوزد.