گویش شناسی علمی است که به مطالعه ، بررسی و توصیف گو یش ها می پردازد؛ اما گویش چیست؛ چه تفاوتی با زبان، لهجه و گونه دارد؟ پاسخ به این سواها ساده نیست و نیاز به بحث گسترده و همه جانبه ای دارد تا ابعاد و چهارچوب آن با دقت بیشتری شناسایی و مشخص گردد. در حقیقت گویش نمود زبان است و لازمه ی شناخت آن شناخت زبان است . زبان بسی فراتر از آن است ، که تنها یک وسیله ی ارتباطی شمرده شود . در ادیان الهی زبان یک موهبت الهی به شمار آمده ، که خداوند بخشنده به انسان عطا کرده است. فلاسفه آن را ویژگی خاص انسانی نامیده اند،که مایه ی تمایز انسان از حیوان می باشد. با کمی دقت در نقش زبان در زندگی و وجود انسان، این حقیقت آشکار می شود، که بر خورداری از زبان لازمه ی ماهیت و هویت انسانی است و نمی توان تصوری از انسان بدون زبان داشت . انسان برای یک لحظه هم نمی تواند فارغ و بی نیاز از زبان باشد. در همه حال، حتی آن لحظاتی که حرفی نمی زند ، به کسی گوش نمی کند، چیزی نمی خواند و نمی نویسد، باز از زبان استفاده می کند، چون تفکر، خیال، رویا و خواب نیز در چارچوب زبان و به وسیله ی آن شکل می گیرد . تا جایی که ادعا شده است، آدمی ، واقعیات دنیای پیرامون خود را از دریچه ی زبان می بیند و نوع نگاه انسان به جهان از طریق زبانش تعیین می گردد.