"تمامی آنچه که مردان در باب زنان می دانند" در صد صفحه خلاصه میشود و ممکن است در نگاه اول، این یک خبر خوب برای مردان در سراسر جهان باشد! کتاب را خریده و لا به لای صفحاتش به دنبال آن رمز و راز پنهانی میگردند که تاکنون موفق به کشفش نشدهاند. اما صبر کنید! دست نگه دارید که این همهی ماجرا نیست! در پس صفحات این کتاب پرفروش که در کشورهای مختلف از آن استقبال شده و هربار پس از فروش در تیراژ بالا، باز هم کمیاب شده و متقاضی داشته، یک مفهوم طنزآمیز و کنایهآلود نهفته است که تا کتاب را باز نکنید متوجه آن نخواهید شد! در سالهای انتهایی دههی هفتاد میلادی، کتاب "تمامی آنچه که مردان در باب زنان می دانند" توسط "عبدل اسمیت" به عرصهی چاپ رسید و دیری نپایید که نام او و کتابش در سراسر جهان پیچید و این کتاب به مثلی از میزان آگاهی مردان به رفتارها و خلقیات زنان بدل گردید. اما راز این استقبال سراسری در چه نهفته بود و چه چیز باعث شد تا مخاطبین، در این بازی که توسط نویسندهی کتاب "تمامی آنچه که مردان در باب زنان می دانند" به راه انداخته شده بود، شرکت کنند و تیراژ کتاب را هر روز بیش از قبل بالا ببرند؟ پاسخ در مواجهه با محتوایی است که وجود ندارد! این اثر در ایران نیز بارها مورد تجدید چاپ قرار گرفته و محمدصالح علا با همکاری انتشارات سرزمین اهورایی آن را در اختیار مخاطبین قرار داده تا بعد از نیم قرن از انتشار این کتاب هوشمندانه، همچنان "تمامی آنچه که مردان در باب زنان می دانند" در صفحاتی سفید خلاصه شود.