شما وقتی به مشکلی برمی خورید چه کار می کنید؟ غر می زنید؟ مشکل رو به حال خودش رها می کنید یا... دنبال راه حل می گردید؟ «ارنست» گوزن گنده منده ایه که تو شرایط سختی گیر کرده. هر کاری می کنه تو کتابی که درباره ش نوشته شده، جا نمی شه. ناسلامتی این کتاب درباره ی ارنسته، اما ما نمی تونیم کامل ببینیمش. تو این وضعیت، تنها خوش شانسی ش اینه که یه دوست خوش فکر داره تا هم پای ارنست فکر کنه و دنبال راه حل باشه. این دوست ریزه میزه اونقدر خلاقیت داره که می تونه ارنست رو از ناامیدی نجات بده و هم اونو خیلی خوشحال کنه، هم ما رو خیلی غافلگیر! کتاب «ارنست گوزنی که برای کتاب بزرگ بود!» قدرت حل مسئله، همکاری کردن با هم دیگه و خلاق بودن رو یادمون می ده! و البته یادمون می آره که شباهت داشتن باعث نمی شه «دوستی» شکل بگیره. دو نفر می تونند با همه ی تفاوت هاشون، دوست های خوبی برای هم باشند. راستی! شما وقتی به یه مشکل می خورید چه کار می کنید؟ مثل ارنست گنده زود ناامید می شید، یا مثل دوست ریزه میزه کله تون رو به کار می اندازید تا مسئله رو حلش کنید؟