از اواخر دهه 1990، نفت پس از پانزده سال که در طی آن قیمتش افت کرده بود، بار دیگر به موضوع نگرانی عمده تبدیل شد. بنابراین کتاب «ژئوپلیتیک های جهانی نفت» از اثر فیلیپ سبیل لوپز استقبال می شود. این مجموعه آثار ویرایش شده توسط ایو لاکوست را تکمیل می کند که اخیرا با ژئوپلیتیک از قفقاز، عربستان سعودی و ساحل عاج افتتاح شد. 2 نویسنده تفکر خود را با یک سوال به ظاهر ساده باز می کند. آیا نفت و به طور کلی هیدروکربن ها یک شی ژئوپلیتیک است؟ اگر اصلا اخبار را دنبال کنیم، یک پاسخ مثبت طبیعی به نظر می رسد: بی ثباتی مزمن در چند منطقه تولیدکننده (نیجریه و غیره) با تقویت تنش در عرضه، اثرات نامطلوبی بر قیمت ها دارد. برخی از کشورها (ما روسیه را در نظر می گیریم) برای بازیابی جایگاه برجسته ای در روابط بین الملل به منابع هیدروکربنی خود متکی هستند که منجر به تضادها در مناطق خاصی (قفقاز، دریای سیاه، آسیای مرکزی و منطقه خزر) می شود. از سوی دیگر، به نظر میرسد که بیثباتی سیاسی سایر دولتها دقیقا با تضادهای نفتی مرتبط است. به عنوان مثال، قرائت بسیار رایج ژئوپلیتیکی از نفت، الهام بخش یکی از تفاسیر مداخله در عراق بود. این برای ایالات متحده راهی برای تضمین تامین هیدروکربن خود بود. بنابراین ماهیت ژئوپلیتیکی نفت، موضوع طمع و مبارزه برای نفوذ، آشکار به نظر می رسد. اما همیشه اینطور نبود. برخی از نویسندگان همچنان تاکید می کنند که نفت یک بازار بسیار یکپارچه در سطح جهانی است. به این ترتیب، زمانی که ایالات متحده در عراق مداخله می کند، این کار را به حساب خود انجام نمی دهد، بلکه برای تضمین سیالیت عمومی بازار است.