سلطه جویی را محیط که آموزگار بزرگی است، به کودک می آموزد. انسان در نوجوانی چنین می انگارد که پدر و مادر و زندگی، به او مدیون هستند و او باید با نیرنگ و دروغ، حق خود را از آنان بگیرند! بزرگسالان نیز با همین ترفندها می خواهند به مقصود خود برسند. هدف روان شناسی صرف توجیه و تبیین رفتار نیست، بلکه باید ما را به خودشناسی، یعنی شناخت توانایی هایمان و بارور ساختن آنها، یاری رساند. گروه درمانی به انسان سلطه جو کمک می کند تا دیگران را برای دیدن خویش، آیینه قرار دهد. افزون بر گروه درمانی می توان از راه های مشاوره، خود فهمی، یا آموزش و پرورش، شمار افراد خویشتن ساز را که بر سلطه جویی های خود غلبه کرده اند، بالا برد. نویسنده در فصل های گوناگون کتاب به گروه های گوناگون مردم، مانند والدین و کودکان، زن و شوهرها، معلمان و شاگردان و عشاق، اشاره می کند و در فصل راههای گذر از سلطه جویی به خویشتن سازی را با ذکر مثال های جالب توضیح می دهد. در فصل پایانی، کتاب یک مشاوره و روان درمانی گروهی را به عنوان الگو بیان می دارد. کتاب خواننده را به گونه ی حیرت انگیزی با بخش تازه ی وجود خود آشنا می گرداند و او را در شناخت بسیاری از آشنایان، دشمنان، بستگان و دوستان صمیمی، یاری می رساند.