همانطور که تاریکی پس از غروب آفتاب سقوط می کند ، دوزخی ها بر می خیزند - شیاطینی که دارای قدرت های خارق العاده ای هستند و نفرت از انسان ها در وجودشان شعله می کشد. برای صدها سال شیاطین شب را وحشتانک کرده اند و انسان هایی را که در پشت حرز ها پناه گرفته بودند ، آرام آرام از بین بردند –حرز ها نمادهای قدرتی هستند که ریشه ی آنها در افسانه ها است. آنها همچون حصارهایی تنها دفاع آدمیان در مقابل شیاطین هستند. اما حالا آنها بسیار نازک و شکننده شده اند، دارند از بین می روند و محافظت از آنها به طرز وحشتناکی سخت شده است. همیشه اینگونه نبوده است. یک بار ، زنان و مردان در شرایط برابر با دوزخیان جنگیدند ، اما آن روزها گذشته است. روز به روز شیاطین قویتر می شوند ، در حالی که تعداد انسانهایی که تحت حمله ی بی امان آنها قارار می گیرند کاهش می یابد. اکنون ، با امید به تغییر شرایط، سه جوان بازمانده از حملات شیطانی جرات کرده اند پا فراتر از امنیت در حال فروپاشی حرز ها بگذارند ، در تلاش برای به دست آوردن اسرار گذشته ، حاضرند جان خود را به خطر اندازند. آنها با هم در برابر شب خواهند ایستاد. این رمان زاویه دید این سه شخصیت را در گذر از کودکی تا بلوغ دنبال می کند. .با پیشرفت رمان ، قهرمانان هر یک در تلاش برای نجات بشریت سفر قهرمانانه ی خود را آغاز می کنند. در نوشتن این داستان ، برت مشتاقانه فراتر از یک داستان ساده ماجراجویی حرکت کرده است ، او که به تاثیر ترس بسیار علاقه مند بود یک رمان فانتزی جذاب درباره ترس و تأثیر آن ارائه می دهد.