"خسرو و شیرین" یکی از محبوب ترین داستان های عاشقانه ی ایرانی است که "نظامی گنجوی" آن را در قالب نظم سروده است. روایت با تولد و پرورش خسرو پرویز ، فرمانروای معروف ساسانی آغاز می شود. خسرو و دوستانش روزی به شکار می روند. آنها شب را در خانه دهقانی می گذرانند و به عیش و نوش مشغول می شوند. یکی از اسب های آنها صبح روز بعد به مزارع کشاورز می رود و محصولاتش را می خورد و غلامی هم هوس غوره می کند و آنها به این ترتیب خرمن دهقان را تباه می نمایند. هرمز چهارم ، پدر خسرو ، وقتی خبر را می شنود خشمگین می شود. او فرمان می دهد که اسب را ذبح کنند ، غلام و خانه را به دهقان بسپارند و این چنین تخلف خسرو را می بخشد. خسرو همان شب پدربزرگش ، خسرو انوشیروان را خواب دید و انوشیروان به جای ضرر و زیانی که شاهد آن بوده است ، به خسرو اطلاع می دهد که پاداش های فوق العاده ای دریافت می کند و این پیشگویی آغاز مجموعه ای از ماجراهای هیجان انگیز و دلپذیر است. "خسرو و شیرین" از "نظامی گنجوی" علاوه بر دارا بودن ارزش ادبی و غنایی بالا ، داستانی بسیار جذاب و فریبنده دارد. علاوه بر این ، ما می توانیم تصویری کامل از ایران در دوره ساسانی به دست آوریم. تصاویر زیبا و دقیق نظامی از باغ ها و کشتزارهای ایران در سراسر کتاب یافت می شود که اهمیت کشاورزی، کار و کوشش و ارزش طبیعت میان ایرانیان را نشان می دهد. نقش زنان در ایران باستان موضوع دیگری است که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. زنان مانند مردان، اقتدار داشتند و در آن زمان از قدرت تصمیم گیری برخوردار بودند. حتی در مورد انتخاب همسر و معشوق، این زنان بودند که تصمیم نهایی را می گرفتند. به عنوان مثال، شیرین دارای عزت نفس و آزادی کافی برای سوار شدن به تنهایی بر روی اسب و شکار است. این کتاب همچنین بررسی می کند که چگونه استبداد، غرور و تجمل گرایی رهبران کشور، قدرت و ثروت های ایران را از بین برد و راه را برای سقوط پادشاهی کهن هموار کرد.