کرونا (کوید-19) به انسان قرن بیست و یکمی خبر داد که عقب مانده تر از آن است که طرفداران توسعه و پیشرفت فکر می کردند. به قول یورگن هابرماس فیلسوف و اندیشمند برجسته ی معاصر «این اولین بار در تاریخ بود که انسان به عمق نادانی خود واقف شد». طبعا با فروکش کردن بحران کرونا (کوید-19) اندیشمندان فرصت شناخت بهتر اوضاع و تحلیل بهتر آینده را خواهند داشت. اما تعدادی از متفکران جهان معاصر در دوران بحران کرونا (کوید-19) یعنی از ژانویه تا آوریل 2020 تحت تاثیر آنی این بحران نگرانی هایی ابراز کردند. این اظهارنظرها حاکی از ترس گسترده، وحشت فراگیر، نگرانی عمیق و خلاصه بینوایی و درماندگی ناشی از شوک کرونا (کوید-19) است. این گونه اظهارنظرها در دوران آرامش بعد از توفان کمتر بیان خواهد شد. یعنی پخته تر و سنجیده تر خواهد بود. خواندن این نوشته ها ما را با حال و هوای آن سه، چهار ماه تعیین کننده بیشتر و با واکنش آنی انسان مدرن نسبت به بحران آشنا خواهد کرد. این نوشته ها بیشتر شبیه هذیان یک زندانی در دوران حبس است، آن زندانی که بی گناه یا گناهکار به زندان افتاده و نمی داند حکم نهایی در مورد او چه خواهد بود. آن چه او می داند شرایطی است که کار او را به زندان کشانده و شرایطی که آرزو دارد او را از زندان رهایی ببخشد.