"داستان دختری که دیگر غذا نخورد" ماجرای یک دختر جوان مبتلا به اختلال غذا خوردن است. در این رمان که توسط "جن پترو روی" نوشته شده است ، این دختر در حال گذران دوره ی درمانش می باشد. رایلی دوازده ساله قبل از اینکه دچار اختلال در غذا خوردن شود ، یک هنرمند با انگیزه ، یک دونده ، یک خواهر و یک دوست خوب بود. اما اکنون ،در مرکز درمان بیماران اختلال بی اشتهایی بستری شده است و دوره ی درمان خود را می گذراند و همه ی توانایی هایش در طی زمان به فراموشی سپرده می شود. اختلال غذا خوردن باعث شد ، رایلی دوستانش را از خود دور کند ، هنر خود را رها کند ، به خودش آسیب برساند و اعتماد خانواده اش را از بین برد. اگر رایلی می خواهد زندگی اش به حالت عادی برگردد ، باید بهبود یابد، بخشی از او می خواهد بهتر شود. همان طور که او به درمان ادامه می دهد ، در بیمارستان دوستانی پیدا می کند ، دوباره شروع به طراحی می کند و در نهایت همه چیز رو به بهبود و بازسازی پیش می رود، اما وقتی هم اتاقی او شروع به زیر پا گذاشتن قوانین می کند ، باعث می شود رایلی رفتار های قدیمی خود را باز از سر بگیرد .هم اتاقی اش او را تهدید می کند که حق ندارد درباره این موضوع با کسی صحبت کند و رایلی متوجه می شود که بهبود یافتن حتی از آن چیزی است که فکر می کرد، سخت تر. "داستان دختری که دیگر غذا نخورد " که توسط یک بازمانده و فعال اختلال خوردن نوشته شده است ، تصویری واقع گرایانه از درمان اختلال خوردن در بیماران بستری را ارائه می دهد و داستانی حیرت انگیز درباره دختری است که برای زنده ماندن مجبور است با خودش بجنگد.