هنر حاصل ذوق، حس زیبایی شناختی هنرمند، تجربه ها و آموخته های اوست. هنرمند در این مسیر، در تعامل با هنر و دانش اقوام و ملل دیگر، بر غنای تجربة خود می افزاید و افق دید خویش را می گستراند؛ از این رهگذر آثار و اندیشه های هنری به منصة ظهور می رسد و میراث هنری شکل می گیرد. این میراث هنری جلوة تلاش هنرمندان، اندیشمندان و انسان هایی است که در آفرینش اثری زیبا سهم داشته اند. در واقع آنچه به منزلة دست ساخته ای انسانی در قالب بنایی عظیم، مجسمه ای زیبا، تابلویی چشم نواز و خطوط اسرارآمیز خودنمایی می کند، تحت تاثیر انگاره ها و اندیشه های رایج در تمدن های بشری است. مهم آن است که این میراث شناخته شده و ابعاد گوناگون هنری، فلسفی، تاریخی، جامعه شناختی و انسان شناختی آن تحلیل گردد. در کتاب حاضر، طیفی از دیدگاه های گوناگون و تصاویری از عالم طبیعت، که پس از عصر رنسانس در هنر غرب پدید آمده اند، معرفی می شود و هدف نگارنده بازنمود رابطة بین انسان و عالم طبیعت است. همچنین در کتاب نقبی به آثار هنرمندان منظره نگاری همچون لورن، فریدریش، ترنر، کول و روئیزال زده شده و طیفی از مباحث مربوط به منظره نگاری مطرح گردیده است؛ مباحثی چون چیدمان های منظره نما، شیوه ها و فناوری های «منظره یابی»، متون ادبی و فیلم، نقاشی های آبرنگ و رنگ روغن، عکاسی، باغ آرایی، پانوراما و نقشه نگاری از دیگر اشکال هنر منظره نمایی هستند. نویسنده، این موضوعات را در بافت تاریخی و فرهنگی جهان غرب بررسی کرده است.