استیو چندلر در این کتاب به خوانندگان تأکید می کند که باید مالک زندگی خود باشید نه قربانی شرایط. بسیاری از ما در پیله ای از شخصیت زندگی می کنیم و گمان می کنیم نمی توانیم از آن خارج شویم. ما داستان هایی درباره شخصیتمان به خودمان می گوییم ولی در اعماق وجودمان می دانیم که ورای این شخصیت هستیم. با این حال بیشتر ما همه زندگی مان را درون شخصیت هایمان حبس می کنیم و هیچ وقت نمی دانیم که می توانیم این پیله را ترک کنیم. ما قربانی محدودیت هایی هستیم که خودمان ایجادشان کرده ایم. هر روز صبح به دنیایی تیره و تاریک چشم باز می کنیم. مشکلات بسیار زیادی دور ما حلقه زده اند؛ تقریبا هیچ پرتوی نوری وجود ندارد. فشار آوردن به دیواره درونی پیله بیهوده به نظر می رسد. چرا به خودم زحمت بدهم؟ من همینی ام که هستم. افرادی که یاد می گیرند خودشان را دوباره بسازند دیگر قربانی نیستند.