«آرنولد اسکار»، قاضی عالی رتبه شهر لوسترن است. او به مدت سی ودوسال با اعتقاد راسخ در اجرای عدالت کوشش کرده و جوانی خود را برای دفاع از حق و عدالت صرف کرده است. این بار متهم، جوانی نسبتا خوش تیپ و جذاب به نام «آلبر ریمولدی» است. ریمولدی متهم به سرقت 368 هزار فرانک سوئیس، از بانک «لیندمان» است، بانکی که او به عنوان کمک حسابدار در آنجا مشغول به کار بود. آلبر ریمولدی گذشته ای نه چندان جالب و ظاهری ساده لوحانه دارد؛ اما در باطن سرشار از هوش و ذکاوت است. ذکاوت او در صحبت با قاضی آرنولد اسکار سبب دستگیری دزدان اصلی بانک لیندمان و دست یابی ریمولدی به پاداش این بانک می شود.