کتاب خانه ی بی سقف رمانی است که توسط نویسنده ی آمریکایی الیزابت برگ نوشته شده است. این رمان داستان زنی را روایت می کند که پس از طلاق با گشودن خانه و نیز قلبش زندگی را از نو می سازد. شوهر سامانتا او را ترک کرده است و بخاطر هزینه های زیاد زندگی در تیفانی ، او تصمیم می گیرد که زندگی خود و پسر یازده ساله ی خود را از نو بسازد. مادر سامانتا سعی می کند با ترتیب دادن قرار هایی برای او کمکش کند ، اما مشکل مهمتر برای سامانتا، پول است.او برای آنکه بتواند از پس هزینه ی اجاره اش بر بیاید تصمیم می گیرد در خانه ی خود مسافر بپذیرد. اولین مشتری زن مسنی است که مشاوره های عاقلانه و مورد نیاز ارائه می دهد. نفر دوم ، یک دانش آموز ناسازگار است ، که چندان کمک کننده نیست. یک دوست جدید ، کینگ ، مردی عجیب ، پیشنهاد می کند که سامانتا بیرون برود ، گردش کند ، کار کند. اما کار واقعی او این است: بیرون آمدنش از اندوه و گذشته ، او باید یاد بگیرد که چگونه می تواند خوشبختی خود را بسازد. بو رای اینکه واقعا مردم را ببیند ، باید به درون قلب خود نگاه کند. برای اینکه بداند که کیست ، مدتها قبل از اینکه شخص دیگری شود و در تلاش برای نجات ازدواج خود باشد ،باید شخصی را که قبلا بوده است را به یاد بیاورد - و آن را پس بگیرد. خانه ی بی سقف یک داستان عاشقانه است درباره آنچه که می تواند بین زن و مرد و نیز در درون یک زن شکوفا شود