در بیرون جامعه ی ریاضی، اغلب این تصور جزمی وجود دارد که فرآیند اثبات در ریاضیات مفهومی مطلق و پایدار و مستقل از مقتضیات زمان و مکان، سلایق شخصی و گروهی و تحولات دانش بشر در طول اعصار است. هرچند در ریاضیات (به نسبت دیگر شاخه های دانش بشری) اجماع نظر بیش تری درباره ی اعتبار احکام وجود دارد، مفهوم اثبات دستخوش تحولات تاریخی و درگیر ملاحظات جدی فلسفی، آموزشی و جامعه شناختی بوده و هست. نوشته ی حاضر می کوشد توجه خواننده را به وجود مناقشه در این زمینه جلب کند و، ازاین رو، مستقل از نظر من درباره ی جزئیات متن، گام مثبتی برای آشناکردن خواننده با یکی از مباحث مهم فلسفه ی ریاضیات است.