عنوان نخستین کتاب کافکا توصیف یک نبرد است. نبردی که نه امکان پیروزی می گذارد نه امکان شکست و، بااین همه، نه قادر است که آرامش یابد و نه پایان گیرد. گویی که همواره این گفت وگوی کوتاه در ذهن کافکا در کار است: «درهرحال تو از دست رفته ای. ــ پس باید دست بکشم؟ــ نه، اگر دست بکشی، از دست رفته ای.» بدین لحاظ است که سخن گفتن از کافکا هر آینه مخاطب ساختن هر یک از ماست. کتاب از کافکا تا کافکا می خواهد چنین نبردی را توصیف کند، نبردی تاریک، تحت پوشش تاریکی، که با ساده اندیشی بیش از اندازه می توان گفت دارای چهار وجه است: رابطه با پدر، رابطه با ادبیات و رابطه با دنیای زنان؛ این سه شکل مبارزه به گونه ای عمیق تر مطرح می شوند تا نبرد معنوی را شکل دهند.