هابرماس، مهمترین روشنفکر جمهوری فدرال آلمان در سه دهه گذشته، در زمینههای مختلف از جامعهشناسی و علوم سیاسی گرفته تا فلسفه و مطالعات فرهنگی مشارکت داشته است. اگرچه او در مرکز توجه سرزمین مادری خود قرار داشته است، اما در خارج از آلمان، به ویژه در علوم انسانی، کمتر پذیرفته شده است. کار نظری او محوریت ارتباط و تفاهم را فرض میکند، و به این ترتیب استراتژی بحث او با وحدت نظری و عملی آگاهانه سیاسی مشخص میشود. کتاب رابرت سی هولاب اولین گزارش مفصل از بحث های عمده ای است که هابرماس از اوایل دهه شصت تاکنون در آن شرکت داشته است. هابرماس در گفتگو با جریان های مهم فلسفی، جامعه شناختی و سیاسی در آلمان غربی دیده می شود. رابرت سی هولاب نشان میدهد که چگونه هابرماس مسیری را دنبال میکند که جنبههای مختلف مواضع مخالفانش را در بر میگیرد، در حالی که به طور همزمان از تهدیدات درک شده علیه دموکراسی و بحث آزاد دفاع میکند. یورگن هابرماس، فیلسوف و نظریه پرداز سنت اجتماعی آلمانی است. در ارتباط با مکتب فرانکفورت، کار هابرماس بر مبانی معرفت شناسی و نظریه اجتماعی، تحلیل سرمایه داری پیشرفته و دموکراسی، حاکمیت قانون در یک زمینه اجتماعی-تکاملی انتقادی، البته در محدوده سنت قانون طبیعی، تمرکز دارد. و سیاست معاصر، به ویژه سیاست آلمان. سیستم نظری هابرماس به افشای امکان عقل، رهایی و ارتباط عقلانی-انتقادی نهفته در نهادهای مدرن و در ظرفیت انسانی برای تعمق و تعقیب منافع عقلانی اختصاص دارد. هابرماس به خاطر کارش در مورد مفهوم مدرنیته، به ویژه با توجه به بحث های عقلانی سازی که در اصل توسط ماکس وبر مطرح شد، شناخته شده بود. او تحت تأثیر پراگماتیسم آمریکایی، نظریه کنش و پساساختارگرایی قرار گرفته است.