کتاب جامعه های ماقبل صنعتی با عنوان فرعی کالبد شکافی جهان پیشامدرن مروری خوب بر جوامع پیشا صنعتی (به ویژه تأکید بر اینکه همه آنها از جوامع مدرن چه تفاوتی دارند)، تا حدودی ابتدایی یا گاهی خیلی ابتدایی (آزمایشات فکری دربار ه تکامل سیاست و دین که می تواند بهبود یابد) است. دو فصل آخر (بحث در مورد چرایی متفاوت بودن اروپا و اینکه آیا همه جوامع به این مدرنیته خاص غربی پیوسته اند؟) بسیار جالب است و به مواردی اشاره می کند که بیشتر روشنگرانه و قابل تأمل . اساسا وقتی ما به گذشته فکر می کنیم ، چه در مورد میراث ملی خود و چه در مورد گذشته تاریخی ، معمولا مفروضات معاصر خود را درباره چگونگی کارها بر روی آن طرح می کنیم. این فرضیات ناشی از تجربه ما از مدرنیته است . توانایی های گسترده فن آوری برای شکل دادن به جهان ما ؛ قدرت گسترده و فراگیر دولت ؛ تأمین کافی مواد غذایی ، حداقل در جهان اول ، امری بدیهی تلقی می شود. یک فرهنگ یکپارچه به گونه ای که کشاورزان در گوشه و کنار کشور به تماشای همان فیلم ها و نمایش های تلویزیونی می نشینند و همان موسیقی را مانند مردم منهتن گوش می دهند. اقتصاد یکپارچه ، به گونه ای که مزارع دیگر حتی در حوزه تولید مواد غذایی از خود حمایت نمی کنند ، بلکه یک محصول واحد برای بازار تولید می کنند و مانند بقیه مواد غذایی خود را در فروشگاه های مواد غذایی خریداری می کنند. همگن سازی اجتماعی در فضاهای وسیع به گونه ای که مردم کالیفرنیا ، فلوریدیان و ماینرها همه خود را آمریکایی می دانند تا اینکه با فرهنگ محلی یکی باشند. وقتی می خواهیم جهان بینی و زندگی مردم را به اندازه مردم واشنگتن و جفرسون به موقعیت به خود نزدیک کنیم باید همه اینها را دور از ذهن بدانیم. این بسیار دشوار است زیرا مدرنیته به نظر می رسد به اندازه هوایی که تنفس می کنیم طبیعی است. کتاب کرون یک آزمایش فکری بسیار مفید است که انجام این کار را امکان پذیر می کند.