لایم لایت، داستان زوال و انزوای کمدینی مشهور است که با زندگی دست و پنجه نرم می کند. کمدینی با نام «کالو ه رو» که افکار و مشاهدات روزانه اش و همچنین کابوس های شبانه اش همه او را به یاد ایام شهرت و محبوبیتش می اندازد. آن زمان که در مشهورترین تالارهای شهر، انبوهی از تماشاگران به احترام او می ایستادند و او را با تشویق های پیاپی و طولانی بدرقه می کردند. اما خواننده در طول مطالعه داستان با اشخاص دیگری که هرکدام در زندگی خود به نوعی دچار این زوال و سقوط شده اند مواجه می شود. از دوست و همکار او در دوران جوانی بگیرید تا صاحب خانه اش و همچنین دختری که پس از اقدام به خودکشی، توسط کالو ه رو نجات پیدا می کند. اما این آشنایی تغییراتی نیز در زندگی هردو شخصیت داستان می گذارد و به نوعی ریسمان داستان همین آشنایی و به قول خود کالو ه رو؛ عشق افلاطونی است که بین او و این دختر ایجاد می شود. اما توجه به اینکه این آخرین اثر چاپلین است، اثری که او در ایام پیری خلق کرده، می تواند کلیدی باشد برای درک بهتر از شخصیت آخرین سال های این کمدین بزرگ.