مفاهیم روانکاوی مجموعه ای از تالیفات هستند که ایده ها و نظریات روان شناختی را توضیح می دهند و علاوه بر نشان دادن ارتباط این ایده ها با زندگی روزمره، توانایی آن ها در روشن کردن ابهامات مردم درباره ی ماهیت جوامع و فرهنگ انسانی را نیز تبیین می کنند. طبق گفته های فروید، امیال و کشش های ما صرفا انگیزه ای برای فعالیت هایمان نیستند؛ بلکه از طریق آن هاست که ما جهان خود را ارزش گذاری کرده و به شناخت خود در اثنای آن می رسیم. در کتاب لیبیدو به قلم راجر کندی، با ایده ی معروف فروید درباره ی لیبیدو که سکس را در محوریت روانکاوی قرار می دهد، خاستگاه لیبیدو، کاری که می کند و آنچه بدان منجر می شود، آشنا می شویم. در تعریفی که خود فروید برای لیبیدو در نظر گرفته، از آن به عنوان نیرویی یاد می کند که از جهت کمی متغییر بوده و به عنوان معیاری جهت تبدیلات و فرآیند هایی که در زمینه ی تحریک جنسی اتفاق می افتند، شناسایی می شود. این کمیت خیالی آن طور که ژک لکان توصیف می کند، با وجود این که نحوه ی اندازه گیری آن برای فرد مشخص نیست، اما می تواند با قطعیت به وجود آن ایمان داشته باشد. اینکه نظریات و ایده های فروید در باب لیبیدو چه مقدار با اندیشه های روانکاوانه ی عصر حاضر همخوانی دارد مساله ای است که راجر کندی آن را می آزماید. کندی ایده های ثانویه ی اروس را که فروید از ایده های قبلی لیبیدو به آن رسیده بود در این کتاب مورد بررسی قرار داده و نگاهی هم به ارتباطات اروس، همزمان که فروید آن را درک می نمود، داشته است.