سلفیه یک جریان تاریخی است که تحت تاثیر سیاست خلفا و روحیه و سلیقه خاص مسلمانان در دهه نخستین و نیز تحولات جهان اسلام در سده های دوم و سوم هجری ، به وجود آمده و گسترش یافته و در سیر تاریخی خود سه دوره شاخص را پشت سر گذاشته است؛ دوره نخست که از اوایل سده دوم با ظهور اصحاب حدیث آغاز می شود و در اواسط سده سوم با احمد بن حنبل به اوج می رسد و سپس به طور نزولی تا اواخر سده چهارم با بهاری و ابن بطه ، ادامه می یابد. دوره دوم که از اواخر سده چهارم و اوایل سده پنجم با ابن عقیل آغاز می شود و در اواسط سده هفتم با ابن تیمیه و ابن قیم الجوزیه به اوج می رسد و سپس سیر نزولی می گیردو به زودی در اثر غلبه تشیع و تصوف به حاشیه رانده می شود. تا آنکه در سده دوازدهم به دوره سوم میرسد و با ظهور محمد ابن عبدالوهاب جانی دوباره میگیرد و در برابر تشیع و تصوف که در طول چهار قرن رقبای چیره سلفیت بودند قد علم می کند و به اوج خود باز می گردد و عقده چند قرن سکوت را با فریادی دوچندان می گشاید و سلفیت را یک مرحله پیش می راند و به وهابیت می رساند . اما به زودی با ظهور جمال الدین و محمد عبده ، رقیب تازه ای می یابد و آن همانا جریان نوسلفی است که در اصول و مبانی سلفی ، با آن مشترک و در روش و « اخلاق سلفی» از آن متمایز است. هرچند این رقیب تازه نیز دیری نمی پاید و به زودی توسط محمد رشید رضا با وهابیت آشتی می کند.