کتاب «اما و مامان و مامانی» داستانی زیبا و جذاب است درباره ارتباط بین سه نسل: اما، مادرش و مادربزرگش. اما یک آفتاب پرست کوچک است. او به مادر بزرگش می گوید که دلش می خواهد قایم موشک بازی کند. پس مادربزرگ چشم می گذارد و تا ۴۰ می شمارد. همان طور که مادربزرگ مشغول شمردن است اما جاهای مختلفی را برای قایم شدن امتحان می کند: از میان شاخه های پر پیچ و خم درختچه ها گرفته تا شکم تمساح بزرگ خوابالو! او می گردد و می گردد تا این که یک جای عالی برای قایم شدن پیدا می کند. مادربزرگ وقتی که شمردن را تمام می کند به دنبال اما می گردد. بالاخره مادربزرگ نزدیک اما می شود که یک دفعه مادر اما از دور مادر بزرگ را صدا می زند و حالا نوبت مادر بزرگ اماست که جای مناسبی برای قایم شدن پیدا کند. کتاب «اما و مامان و مامانی» یک کتاب تصویری مناسب برای بلندخوانی است.