امیر خداوردی با تاسی از سبک رمان نویسی مدرن و مسائلی که توجه خواننده ی امروزی را در همه جای دنیا به خود جلب می کند، داستانی آفریده با عنوان جنون خدایان، که از جهت آفرینش اسطوره های جدید و سبک نگارش، در میان آثار داستانی حال حاضر کم نظیر می باشد. شروع داستان به دلیل سبک جدید نوشتاری و تعدد زوایای دید و راوی ها، کمی چالش برانگیز است و تمرکز صد در صدی مخاطب را خواستار می باشد. خواننده ای که از پیچ و تاب نخست داستان عبور کند، موفق می شود طعم خوش پیوند با دنیای خاص و پر تعلیق نویسنده را بچشد و به این ترتیب سفر خود را به داخل قصه آغاز کند. فضای داستان در آذربایجان از مناطقی که جز توابع شوروی سابق هستند، شکل می گیرد و مضمون آن پیرامون حقه بازان مدرنی است که با ایجاد فرقه و مسلک های دروغین و متعدد، مردم ساده لوح را به دنبال خود کشیده و از آن ها بهره می برند. داستان که از روایات ذهنی و درونی تشکیل شده، نوعی اپیدمی خاص به نام مرض سلین را معرفی می کند که در آن مردم در ساختارهای ذهنی هم نفوذ کرده و تجربه ی احساسات هر فرد، متعلق به دیگری نیز می باشد. به این ترتیب هر حسی در حس دیگر آمیخته شده و هر مفهومی، معنای جدیدی می یابد. . شخصیت ها دارای پردازش های قوی روان شناختی بوده و نویسنده، دوران کودکی آن ها و رفتارهای امروزشان که بازتابی از عقده ها و زندگی سابق آن ها بوده را به زیبایی به تصویر کشیده است. حوادث داستان ابتدا در ذهن افراد شکل گرفته و سپس در دنیای بیرون عینیت می یابند. به دلیل مرض خاصی که شایع شده هر اتفاق از داخل ذهن فرد دیگر نیز قابل پیگیری بوده و یکی از دلایل تعدد زوایای دید، همین حربه ای است که خداوردی هوشمندانه آن را به کار گرفته است.