کتاب «قصه ی زنجبیل و ترشی» داستانی است درباره یک گربه زرد به نام زنجبیل و یک سگ شکاری به نام ترشی. زنجبیل و ترشی یک مغازه کوچک دارند که در آن همه چیز پیدا می شود از دستمال های قرمز خال دار گرفته تا سنجاق سر و گوشت دنده. موش ها و خرگوش ها و بقیه مشتری ها با وجود اینکه کمی از زنجبیل و ترشی می ترسند، بیشتر وقت ها از مغازه آن ها خرید می کنند و معمولا سراغ مغازه تابیتا توییچیت، تنها مغازه دیگر روستا نمی روند زیرا تابیتا نسیه نمی دهد اما زنجبیل و ترشی هرقدر که بخواهند به آن ها نسیه می دهند. فروش زنجبیل و ترشی خیلی زیاد است اما هیچ پولی در دخل مغازه جمع نمی شود. تا اینکه نزدیک آغاز سال نو می شود و هنگام حساب و کتاب. زنجبیل و ترشی کم کم متوجه می شوند بدهی مشتری ها به آن ها خیلی زیاد است و باید به فکر چاره باشند.