رمان ولگرد قهرمان است در فضای ادبی ایتالیا یک ضد جریان به شمار میآید. آرپینو در این رمان بعدی استثنایی از انسان قهرمان و انسان پیامآور را که حامل تغییر و تحول است به تصویر میکشد. رمان ولگرد قهرمان است با حالوهوایی گروتسک و تخیلی تا حدی به تمثیل و شعر نزدیک میشود. شعری که بر زوال و ویرانی شهادت میدهد و میکوشد با آن مقابله کند. رمان، ماجرای دو غول است که در حومهی کلانشهری زندگی میکنند. جووان، قهرمان پرسهزن رمان مثل قهرمان رمان ابله داستایوفسکی با نگاه معصوم و سادهی خود شاهد دنیایی رو به زوال است و سعی میکند حتی بهرغم قربانی کردن خود تغییری در این دنیا ایجاد کند. او در جایی از کتاب میگوید که دنیا به قهرمانگری و خوبی نیاز دارد و هیچکس دیگر دنبال این چیزها نیست. آن چیزی که از جووان یک قهرمان مدرن میسازد، پرسه زنی های اوست که بیشباهت به سفری روحی نیست.