یرژی گروتفسکی کارگردان برجسته ی لهستانی است و به عنوان پدر تئاتر معاصر این کشور شناخته می شود. دیدگاه او به زندگی و تئاتر تفکرات سازمان یافته و عقلانی ما را در هم می ریزد. تئاترش در نگاه اول برایمان غریب است. زبان او با زبان ما متفاوت است و گاهی اوقات دیالوگ ها مثل سر و صدا و فریادهایی مبهم به نظر می رسند. در عین حال در هیچ تئاتری تا این حد از بیان بدنی استفاده نمی شود. به راستی گروتفسکی کیست و چه چیزی به تماشاگر و هنر تئاتر عرضه می کند؟ نمایش هایش مثل آبی که بر روی بدن چرب اردک سر می خورد، بر جسم هر یک از ما می لغزد. نمایش را با تمام وجود حس می کنیم، گویی از خودمان کنده شده ایم و با جسم و روحمان با هنرپیشه ها همراهیم. این کتاب سوء تفاهم ها و بدفهمی ها درباره ی گروتفسکی را زیر سوال می برد و تا حد امکان سعی در شفاف سازی دارد. در عین حال، تصویری از مردی ارائه می دهد که در طی حیاتش به اسطوره ای زنده تبدیل شد .