اهالی دهکدة گل با کشاروزی و شکار روزگار میگذراندند. رومیان کشورگشا به آنها حمله میکردند، اما آنها در برابر اشغالگران مقاومت مینمودند. اهالی دهکده قهرمانی به نام آستریکس داشتند. او جنگجویی زیرک و باهوش بود و تمام ماموریتهای خطرناک به عهدة او بود. او نیروی فوق بشری خود را از جادوی جادوفیکس میگرفت. رئیس ماتیکس، کدخدای دهکده، یک سرباز قدیمی شجاع و باوقار، و دوست صمیمی استریکس اوبلیکس بود و عادت به خوردن قوچ وحشی داشت. در این کتاب یکی از جنگاوریهای استریکس به همراه دوستان اش، در جزیرة کورس که فرمانده ای به نام شارلاتافوس داشت برای گروه سنی «ج» به تصویر کشیده شده است.