جیوز خدمت تان عارضم که، خدمتکارم آدم خارق العاده ای است؛ یعنی خیلی قابل است. راستش، اصلا نمی دانم بدون او چه کار باید می کردم. در نگاه اول شبیه آن کسانی است که در ایستگاه پنسیلوانیا داخل باجه های سنگ مرمر زیر تابلوی «اطلاعات» می نشینند. به طور قطع می دانید چه کسانی را می گویم. همان هایی که می روید پیششان و مثلا می پرسید: «ببخشید، قطار بعدی دورقوزدره ی چاقچی آباد سفلا کی حرکت می کنه؟» و آن ها بدون حتی لحظه های درنگ و فکر کردن جواب می دهند: «ساعت ۲ و ۳۴دقیقه، سکوی شماره ی ده، به ایستگاه سانفرانسیسکو که رسیدین، باید خط عوض کنین.» و هر بار هم درست می گویند. خب، جیوز هم دقیقا همین احساس علم لایتناهی را بهتان می دهد.