اشعار اتوود با زبانی ساده و صمیمی و طنزی هوشیارانه همان دغدغه های همیشگی او را در بر دارد. او به مسئله هویت زنانه در جهان معاصر می پردازد و برای ترسیم این هویت بارها به اساطیر مراجعه می کند. برای اتوود نقش های جنسیتی هنوز هم بر اساس پیش فرض ها و جانبداری های سنتی شکل گرفته اند و باید مورد پرسش قرار گیرند. دیگر اینکه در این آثار مسئله نوشتن و خلق ادبی خود موضوع آثار می شوند. او همواره به نسبت میان هنر و زندگی حساس بوده است. در اشعار اتوود محیط زیست نیز نقشی محوری دارد و تصاویر دقیق و شفافی از طبیعت زیبا و چشم انداز وحشی و دست نخورده ی کانادا به گونه ای نمادین به کار گرفته شده است. او به ویژه به رابطه مشکل ساز و فایده نگر انسان با محیط زیست می پردازد. در نهایت، شعر مارگارت اتوود فریادی عمیق بر علیه نابرابری های اجتماعی و تلاشی برای ارتباط عمیق انسانی است، آرمانی که تحقق آن هر روز که می گذرد دورتر و دورتر به نظر می رسد و در این جهان بی رحم و خشن سرابی بیشتر نمی نماید. امیدوارم ترجمه مریم آقاخانی از چند شعر مارگارت اتوود قدمی موثر برای بیان هر چه ضروری تر بودن این فریاد باشد.