کتاب حاضر، از مجموعة «نمایش نامة نوجوان امروز» و اقتباس از حکایتی عامیانه است و برای گروه سنّی (د) و (ه) تهیه شده است. در خلاصة نمایشنامه آمده: یک شکارچی ببری را گرفته و در قفس اسیر می کند. پیرمردی مهربان و احساساتی با ببر در قفس مواجه می شد. ببر با در آوردن صدای گریه و التماس، سرانجام باعث می شود پیرمرد در قفس را باز کند. ببر بعد از بیرون آمدن قصد خوردن پیرمرد را می کند. امّا شرطی برای پیرمرد می گذارد که اگر از سه حیوان یا انسان، یکی آزاد کردن ببر از قفس را کاردرستی قلمداد کند، ببر پیرمرد را نمی خورد. پیرمرد به سراغ خرس و آهو و خرگوش می رود. هر سه آن ها آزاد کردن ببر را کار نادرستی می دانند. در آستانة خورده شدن پیرمرد توسط ببر، چوپانی پی به ماجرا برده و با حیله ای به کمک پیرمرد می شتابد و او را از چنگال ببر نجات می دهد.