این رساله، محصول دوران اولیه زندگی "توماس قدیس "است. وی در فصل اول، به منظور فهم ویژگی های مهم جهان واقع، کار را با ایضاح زبان مابعدالطبیعی هستی آغاز می کند. او در فصل های بعدی این مبحث را مطرح می سازد که esse (هستی) فعلیتی است که ذات شی دریافت می کند. به نظر او هستی خارج از تعریف ذات است و با ذات ترکیب می شود. توماس قدیس خاطر نشان می کند که در خدا، esse(هستی) همان ذات اوست. خدا واجد هستی نیست بلکه خود هستی است. موضوعات فصل های شش گانه کتاب از این قرارند" :معنای عام الفاظ هستومند و ذات"، "ذات آن گونه که در جواهر مرکب یافت می شود"، "ربط و نسبت ذات با جنس، نوع، و فصل"، "ذات آن گونه که در جواهر مفارق یافت می شود"، "ذات آن گونه که هستومندهای مختلف یافت می شود "و "ذات آن گونه که در اعراض یافت می شود ."