همیشه خواندن خاطرات کسانی که یک شبه مسیر زندگی شان عوض می شود و از بی راهه به راه درست می رسند جذاب و آموزنده است. برخی تصمیم های یک شبه و تغییر و تحول های لحظه ای، دنیای آدمی را آباد می کند و برخی برعکس؛ از دنیا می گذری و به دنیای بعدی می رسید. داستان محمد عرب از نوع دوم است؛ کسی که جوانی اش در لس آنجلس و گشت وگذار در حال وهوای یکی از بزرگ ترین شهرهای آمریکا گذشته و حالا برای تکمیل کردن مجموعه خوشی هایش راهی ریو دوژانیروی برزیل می شود تا شرکت در کارناوال رقص و موسیقی برزیلی ها هم آلبوم خاطراتش را پر کند. اما درست در همین لحظات حضور در برزیل و در سروصدای یکی از گروه های موسیقی، جرقه ای ذهن محمد را تکان می دهد و تا به امروز مسیر زندگی اش را عوض می کند.