نگارنده در کتاب حاضر با تدارک مجموعهای از مقالات تجربی و تاریخی میکوشد چارچوب نظری کتاب را به تفضیل مورد شرح قرار دهد. موضوع ثابت نویسنده این است که چگونه اجتماعات دانشمندان درک میشوند، تحت آزمون قرار میگیرند و دانش حوزه مطالعاتیشان پیش میرود. شاید یکی از بزرگترین امتیازات نویسنده این است که برخلاف بسیاری از اهل علم که میکوشند با استفاده از زبانی متکلف و کاملا تخصصی خود را «معتبر» و «برحق» جلوه دهند، از زبانی ساده و روشن سود می جوید. او به معنای واقعی کلمه یک «دانشمند» است؛ بدین معنا که درباره جزییات بسیار دقیق است و در مورد تبیینها کاملا اندیشناک است.