نویسنده در این مجموعه، به سراغ آدم هایی می رود که برای فرار از تکرار و تنهایی، به شی ای یا خاطره ای پناه می برند، آدم هایی که ارتباط مستقیم و بی واسطه ای با یکدیگر ندارند و اشیا و خاطرات، واسطی بین آن هاست. شروع داستان با بحران آن، قدرت روایتگری بالایی را طلب می کند. از آنجایی که تعلیق به تنهایی برای ایجاد کشش در داستان، کافی نیست، نویسنده با ایجاد رخداد عینی، خواننده را نیازمند به روایت و نقل می کند و سپس به کمک عناصر دیگری مثل شخصیت پردازی، فضاسازی و تصویر، مخاطب را نه به خود اتفاق، بلکه به چرایی آن مشغول می کند؛ علاوه بر این با روایت بحران، در شروع، و سپس، پرداختن به داستان، پیش از وقوع بحران، خواننده را جلوتر از شخصیت های داستان قرار می دهد و با خواننده محور کردن آن، لذت انتظار را برای مخاطب، در مواجهه شخصیت ها با بحران، فراهم می آورد.