"نظریه های هنر 1" که شامل نظریاتی "از افلاطون تا وینکلمان" است، اثری است ارزشمند از "موشه باراش" که یک بررسی همه جانبه و ارزیابی مجددی از روندهای اصلی نظریات هنر را در اروپا "از افلاطون تا وینکلمان" یعنی تا اوایل قرن هجدهم میلادی در بر گرفته است. فلاسفه ی روم و یونان مستقیما با نظریات هنرهای بصری درگیر نبوده اند. آن ها معمولا از تجربه ی کارگاهی آفرینش هنری بسیار دور بوده و تنها در حواشی افکار و اندیشه های خود به مساله ی نقاشی و مجسمه سازی می پرداختند. با این وجود در پاره ای از اوقات، از آن ها نظریاتی در باب عملکرد هنرمندان به جا مانده که چهارچوبی را برای بحث های هنری بعدی فراهم نموده است. بنابراین می توان گفت اندیشه های آنان به فراهم شدن بستری گسترده جهت کاوش هنرهای بصری کمک کرده است. آنچه این بررسی مختصر و مفید به خواننده نشان می دهد، ناسازگاری های ادبیات کلاسیک با هنرهای تصویری است که از یک سمت آشنایی با این هنرها و از سمت دیگر فقدان نظریات اختصاصی درباره ی آن ها را شامل می شود. این ناسازگاری نتیجه ی از دست رفتن رساله ها در این باب نیست؛ بلکه در واقع مشکلات بنیادی را که در قلب روش های سنتی برای اجرای هنر نهفته است، هدف قرار می دهد. در "نظریه های هنر 1" شاهد بحث هایی پیرامون چگونگی تکامل ایده های کلاسیک در باب نقاشی و مجسمه سازی و نحوه ی برخورد هنرمندان با این قضیه هستیم. منبع اصلی "موشه باراش" در کتاب "نظریه های هنر 1" دو سنت مهم فرهنگی است که شامل تعلیمات فیلسوف ها و آموزه های کارگاهی می باشد.