در کتاب حاضر، به عمد به موضوع شفاهی یا کتبی بودن شاهنامه که زیرمجموعۀ مبحث مهم تر شکل گیری و تدوین حماسۀ ملی ایران است نپرداخته ایم. در مقابل، به دوگانگی نظرگاه غربی ها و ایرانی ها و تأثیری که آن ها برهم گذاشته اند در سایر مباحث توجه شده و یکی از اهداف تألیف کتاب حاضر، نشان دادن همین دوگانگی است. موضوع دیگری که به عمد کنار گذاشته شده شیوۀ شاعری فردوسی و تأثیرپذیری وی از شیوۀ شاعری در ایران پیش از اسلام است. تاکنون پژوهش های چندانی دربارۀ این موضوع و شیوه های شاعری ایران باستان انجام نگرفته است. گاه برخی محققان ایرانی در ردّ ارتباط شاهنامه با شعر شفاهی تا آن جا پیش می روند که فردوسی را نیز، مانند منوچهری و بسیاری قصیده سرایان دیگر، تحت تأثیر شعر عربی می دانند و فراموش می کنند فردوسی برخلاف قصیده سرایان الگوی قصاید عربی را پیش چشم نداشته است و چه بسا بتوان شباهت های میان شاهنامه و قصاید معاصرش را به گونه ای دیگر تعبیر کرد. أکید اصلی کتاب حاضر بر رویکردهای مختلف نسبت به مسائل اصلی حماسۀ ملی ایران است، لذا به نام بسیاری اشخاص اشاره نشده است؛ البته این امر به معنی نادیده گرفتن کوشش ها و پژوهش های آن ها در زمینۀ مطالعات حماسی نیست. در این کتاب از حاصل تحقیقات بسیاری افراد حتی اگر نویسنده با روش و نتیجۀ پژوهش آن ها کاملا مخالف بوده استفاده شده است