همیاری انسان های همزیست در گرو ایجاد الگویی منطقی از همکاری است. این همیاری در فعالیت های مادی و تولیدی از رابطه ذهن و عین حکایت دارد؛ ولی در عرصه تفاهم از خلال رسانه زبان صورت می گیرد. از این حیث بیناذهنیت معرف ذهنیت همگانی یا دو سویه ای است که رابطه ذهن با ذهن را منعکس می کند. زندگی روزمره بدون بیناذهنیت نمی تواند قلمرو فعالیت های یکپارچه، آزاد، خود به خودی و خلاق باشد و صرفا گویای اعمال و مفاهیم تکرارپذیری است که نشانگر استعمار زیست جهان توسط نظام اجتماعی است. نظر به چنین مناسباتی است که تامل رهایی بخش را نیز به قول یورگن هابرماس در تاریخ ممکن می سازد. کتاب حاضر در این راستا مقدمه ای است برای ورود به چنین بحثی در حوزه علوم انسانی- اجتماعی و لذا مطالعه آن برای کلیه پژوهندگان و دانشجویان این عرصه ضرورت دارد.