شاید کمتر واژه ای بتوان در روزگار کنونی یافت که به اندازه ی ناسیونالیسم چالش برانگیز باشد. موضوعی که اکنون به منزله ی یکی از موضوعات بنیادین علوم اجتماعی مطرح است به گونه ای که در سالهای اخیر کم تر پدیده ی سیاسی و اجتماعی ای به اندازه ی ناسیونالیسم جذابیت داشته است ناسیونالیسم ایدئولوژی مدرنی برای هویت سازی نوین و پاسداشت سنت و گذشته ی تاریخی هویتهای جمعی است. به تعبیر گلنر (۱۹۸۳) ناسیونالیسم ایدئولوژی مدرن ملت است. ناسیونالیسم در دهه های اخیر بازاندیشی شد و توجه بسیاری از اندیشمندان رشته های گوناگون را در سراسر جهان برانگیخت در ایران نیز موضوع ناسیونالیسم، هر چند به طور پراکنده توجه برخی پژوهشگران را جلب کرده است با وجود ،این سنت مطالعاتی آکادمیکی در این زمینه وجود ندارد با مرور برخی مطالعات موجود متوجه میشویم که نه تنها در مورد ناسیونالیسم ایرانی کم بحث شده است، بلکه با وجود اهمیت و آثار مشهودش بر تاریخ معاصر ایران از حیث مطالعات آکادمیک پدیده ای تقریبا فراموش شده است. در مجموع به ناسیونالیسم به ویژه در مفهوم نوین آن کمتر در علوم اجتماعی ایران و به ویژه جامعه شناسی توجه شده است. بیشتر پژوهشهای تجربی در ایران بر هویت های جمعی (ملی ،قومی، مذهبی محلی و...) متمرکز است و برخی نیز بر موضوع مهم انسجام ملی تمرکز دارند. هر چند این پژوهشها تلاش کرده اند هدف را مطالعه کنند از بررسی فرایند و ابزار دستیابی به این هدفها، یعنی ناسیونالیسم فروگذاری کرده اند.