داستان مربوط به هتلی تاریخی و معروف در مرکز شهر ریچموند است. هتل جفرسون که سال ها پیش در محوطه ی اطراف آبنماهای آن، تمساح هایی آزاد و رها پرسه می زدند، اکنون رازی در خود دارد. هر چه هست، در قسمت زیرین راه پله ها کمین کرده است. ماجرا از جایی شروع می شود که دو برادر نوجوان "سام" و "درک" در تعطیلات آخر هفته به همراه خانواده برای شرکت در جشن عروسی وارد هتل می شوند. در کمال تعجب "کیتلین" هم به آن ها ملحق می شود، اما حلقه های ازدواج گم می شود و همه سام را مقصر می دانند. بچه ها در پی یافتن حلقه ها بر آن می شوند که تحت هر شرایطی به حقیقت ماجرایی پی ببرند. غافل از این که ممکن است خوراک مهمان های ناخوانده هتل شوند...