سفر اسکارلت و آیوی به مدرسه بدتر می شود زیرا راز دیگری شروع به آشکار شدن می کند… تابستان است و به عنوان یک مهمانی خاص پس از وحشت ترم گذشته، خانم نایت یک سفر مدرسه به هتلی در سواحل دریاچه سرن را اعلام می کند. اسکارلت و آیوی از اینکه برای استراحت از روکوود دور می شوند، هیجان زده هستند! اما هتل قدیمی و آب مخزن دریاچه در حال پوشاندن رازهای تاریک است. و هنگامی که اتفاقات مرموز برای مهمانان هتل رخ می دهد، به نظر می رسد که یک تهدید مخرب جدید دختران را تحت الشعاع قرار داده است. محلیها میگویند که شبها میتوان صدای زنگهای کلیسا را شنید و چراغهای زیر دریاچه را دید، که روحهای آشفته مدفون در قبرستان سیلزده دیگر آرام نمیگیرند… این کتاب توسط شهره نور صالحی ترجمه شده و توسط نشر پیدایش به چاپ رسیده است.