«معناشناسی شناختی» یکی از رویکردهای عمدة زبان شناسی شناختی محسوب می شود. ایدة اصلی در این نوع معناشناسی این است که معناها عبارت های ذهنی هستند و معنا به ساختار شناختی مربوط می شود، نه به جهان بیرون یا جهان های ممکن. از نظر معنا شناسان شناختی، انسان تجربه هایی را که از محیط اطراف خود کسب می کند، در ذهن خود به صورت مفاهیم نگه می دارد. کتاب حاضر که به عنوان مقدمه ای در شناخت این نوع از معناشناسی نوشته شده، در هفت فصل سامان دهی شده و طی آن تلاش شده تا تصویری از دغدغه های اصلی معناشناسی شناختی ارائه شود. نگارنده با استفاده از مقالات و کتب مطرح در این حوزه و ارائة نمونه هایی از زبان فارسی، سعی کرده تا مخاطب را در درک بهتر و عمیق تر مباحث شناختی کمک کند.