کتاب «تابستانی که همه چیز را بر باد داد» رمانی نوشته ی «تیفانی مک دانیل» است که اولین بار در سال 2016 چاپ شد. اکنون تابستان سال 1984 است و موج گرما، شهری کوچک در اوهایو را درمی نوردد. به شکلی کاملا ناگهانی و غیرمنتظره، پسری به نام «سل» از راه می رسد. او ادعا می کند که شیطان است و داستان ها و خاطراتی در مورد جهنم و «سقوطش» را با راوی داستان یعنی «فیلدینگ بلیس» در میان می گذارد. اطرافیان او از این حرف ها معذب و شوکه می شوند، البته به جز خانواده ی «بلیس» که فکر می کنند او از خانه فرار کرده و به همین خاطر، بلافاصله او را به خانه ی خودشان می برند. خبر حضور «سل» پخش می شود و هم دما و هم تنش افزایش می یابد. وقتی حوادثی شروع به رقم خوردن می کند، مردم شهر به شکل قابل پیش بینی، «سل» را مقصر می دانند. اما زندگی در این شهر کوچک، چیزی نیست که به نظر می رسد.