تاب«رها در باد» با محوریت شخصیت زنها جلو میره و دو تا داستان توی گذشته و آینده رو به صورت موازی روایت میکنه! داستان با زندگی «لوتی» که یکی از آوارههای جنگ جهانی دومه شروع میشه. سرپرستی لوتی به خونوادهی دکتر«هولدن» واگذار میشه و لوتی، همراه با«سیلیا»، دختر دکتر هولدن، که همسن خودش هم بوده بزرگ میشه. این دوتا دختر دوست دارن که تجربههای جدیدی داشته باشن و دور از خونواده، یه در از یه دنیای جدید رو برای خودشون باز کنن! با ساکن شدن یه گروه سنتشکن لندنی نزدیک خونهشون، توی زندگی اونها سرک میکشن و با شیوههای زندگی جدیدی آشنا میشن. در این بین لوتی عاشق میشه و این عشقش زندگی یه سری از افراد رو تغییر میده. در روایت زمان حال داستان که حدود پنجاه سال بعد از اتفاقهایی که گفته شد، روایت میشه، اون خونهای که گروه سنتشکن توش زندگی میکردن در حال بازسازیه و یه سری اسرار برملا میشه. مخاطب هم با روایت داستان همراه میشه تا بفهمه که آیا لوتی از گذشتهی خودش فرار کرده؟